تعداد بازدید 230
|
نویسنده |
پیام |
hanieh
![](/weblog/file/forum/temp01/member.png)
ارسالها : 14
عضویت: 17 /10 /1391
|
اشعار فروغ فرخ زاد
اشعار فروغ فرخزاد 3 صدايي در شب نيمه شب در دل دهليز خموش ضربه پايي افكند طنين دل من چون دل گلهاي بهار پر شدم از شبنم لرزان يقين گفتم اين اوست كه باز آمده جستم از جا و در آيينه گيج بر خود افكندم با شوق نگاه آه لرزيد لبانم از عشق تار شد چهره آيينه ز آه شايد او وهمي را مي نگريست گيسويم در هم و لبهايم خشك شانه ام عريان در جامه خواب ليك در ظلمت دهليز خموش رهگذر هر دم مي كرد شتاب نفسم نا گه در سينه گرفت گويي از پنجره ها روح نسيم ديد اندوه من تنها را ريخت بر گيسوي آشفته من عطر سوزان اقاقي ها را تند و بيتاب دويدم سوي در ضربه پاها در سينه من چون طنين ني در سينه دشت ليك در ظلمت دهليز خموش ضربه پاها لغزيد و گذشت باد آواز حزيني سر كرد (فروغ عشقه منهههههه بهترین شاعره ایرانههههه) -------------------------------------------------------------------------------- :
|
|
یکشنبه 08 بهمن 1391 - 11:49 |
|
تشکر شده: |
|
|
برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.