حدیث عشق

نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم



ارسال پاسخ
تعداد بازدید 263
نویسنده پیام
haniyeh آفلاین


ارسال‌ها : 14
عضویت: 1 /12 /1391


حدیث عشق

دمی غــــــرورش را خیلی زیاد .

شاید بیشتر از تمـــــــام داشتــه هــــایــش- دوست

می دارد

حالا ببین اگر خودش، غـــــــرورش را بـــه

خـــــاطــــر تـــــو، نادیده بگیرد ،

چه قدر دوســتت دارد !

****************

ی کاش یه ذره...فقط یه ذره...

شهامت داشتم ...

اونوقت واسه پنهون کردن...

"این بغــــــــــــــض لعنتی "

سرفه نمی کردم ونمی گفتم:مثل اینکه سرما خوردم..

اونوقت دیگه بهونه اشکـــــــــــــام رفتن پشه تو

چشمم نبود...

خستــــــــــه ام از جواب دادن های

دروغکـــــــــــــــــــــی...

از اینکه به دروغ بخند مو اعلام رضایت کنم...

تا کسی نفهمه روزگارم عالیه ....برای سوختن... برای

نابودی...

من به اینا کار ندارم...

دلم واسه تـــــــــــــــــــــــو...تنگ

شــــــــــــــــــــده ...

****************

مرا نگاه كن..

ببين چه انتظاري به ر وي پلك هايم خانه كرده است.

غمم را از چشمانم فقط تو ميتواني بخواني

خودت را به ندانستن نزن

ميدانم كه ميداني غصه در دلم خانه كرده است .نميخواهم

غصه هايم را بخوري..

اما قصه ام را بدان

************

فقر محبت گرفته ام از انتظار امدن مهربانت

امدی ... اما نه چشمانت مرا دید

و نه دستانت حریف سردی دستانم شد

نویسنده :h------f


سه شنبه 01 اسفند 1391 - 16:21
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
ارسال پاسخ
پرش به انجمن :

Powered by Tem98 | Copyright © 2009 Rozblog Group